تحول سازمانی با ورود هوش مصنوعی

تغییر همیشه سخته، مخصوصاً در سازمان‌های بزرگ

تغییر برای همه ما سخته، حالا اگه بخوایم این تغییر رو توی یک سازمان بزرگ انجام بدیم، این سختی چند برابر میشه. وقتی به سال‌های گذشته نگاه کنیم و ببینیم که چطور سازمان‌های بزرگ تلاش کردن تا تکنولوژی‌های جدید مثل موبایل، داده‌های کلان (Big Data)، فضای ابری و دیجیتالیزه شدن رو به کار بگیرن، متوجه می‌شیم که این سازمان‌ها بارها و بارها با چالش‌های زیادی روبرو بودن. حالا هم نوبت هوش مصنوعیه که شرکت‌ها و کارکنانشون رو به تغییر وادار کنه، چه خوششون بیاد، چه نیاد.

بدهی تکنولوژیک و مشکل نهادینه شدن روش‌های قدیمی

یکی از مشکلات بزرگ، همون چیزی که بهش بدهی تکنولوژیک میگن، یعنی اینکه تکنولوژی‌های فعلی سازمان باید تغییر کنن تا بتونن از تکنولوژی‌های جدید بهره‌برداری کنن. خیلی سخته بخوای چیزی که برای کسب و کار حیاتی بوده رو تغییر بدی، بدون اینکه ریسک از دست رفتن کارهایی که به خوبی انجام می‌شده رو به جون بخری. خیلی از مدیرها هم به‌سختی این نوع تغییرات رو می‌پذیرن، چون هر تغییر اساسی هم ریسک زیادی داره و هم پتانسیل بالایی برای موفقیت.

مقاومت در برابر تغییر: داستان یک مهر

مشکل دیگه، اینه که تغییر دادن عادات و روش‌های کاری آدم‌ها سخته. بذار یک داستان برات بگم. چندین سال پیش که به عنوان نویسنده فنی کار می‌کردم، قرار بود توی یک دفتر املاک کوچیک یک سیستم کامپیوتری راه‌اندازی کنیم. توی این دفتر، اسناد مالکیت به صورت کاغذی بود و توی کابینت‌ها نگهداری می‌شد. پیدا کردن یک سند ممکن بود هفته‌ها طول بکشه، چون باید از بین انبوهی از کاغذها به صورت دستی جستجو می‌کردن.

سیستم کامپیوتری جدید واضحاً بهتر بود، ولی کارمندهای بخش پذیرش که سال‌ها با سیستم دستی کار کرده بودن، ازش خوششون نمی‌اومد. یکی از کارهای مهمشون این بود که با یه مهر بزرگ اسناد رو مهر می‌کردن. برای اون‌ها این مهر نماد هویت و قدرتشون بود و دوست نداشتن این کار رو کنار بذارن.

در نهایت، معمار سیستم تصمیم گرفت که بذاره این مهر رو نگه دارن، حتی اگه دیگه نیازی بهش نبود. اینطوری تونستن این کارمندها رو راضی کنن که سیستم جدید رو بپذیرن.

مدیریت تغییر: بزرگ‌ترین چالش

بزرگ‌ترین مشکل توی پیاده‌سازی تکنولوژی جدید، خرید و تست کردن اون نیست. بلکه راضی کردن آدم‌ها به استفاده از اون هست. گاهی باید اجازه بدی که کارمندها همون «مهر» خودشون رو داشته باشن، وگرنه ممکنه تلاش‌های تیم برای پیاده‌سازی راه‌حل‌های جدید رو خراب کنن.

حالا که این موضوعات رو در نظر می‌گیریم، می‌بینیم که ورود هوش مصنوعی به سازمان‌ها نیاز به یک تغییر اساسی در نحوه کار داره. آدم‌هایی که این «مهر» رو دارن، ممکنه احساس کنن که قدرتشون داره از دست میره. باید مواظب باشی که این آدم‌ها رو از خودت دور نکنی، وگرنه پول و منابع رو هدر میدی.

در نهایت، سازمان‌ها از آدم‌ها تشکیل شدن و آدم‌ها همیشه پیچیده‌ان. باید فراتر از تکنولوژی نگاه کنیم و به هدف نهایی برسیم: پیاده‌سازی نرم‌افزارهای جدیدی که بتونه کسب و کار رو متحول کنه.

هوش مصنوعی: یک روش کاری کاملاً جدید

تحولات بزرگ تکنولوژیکی در سازمان‌ها چیز جدیدی نیست. مثلاً ورود کامپیوترهای شخصی در دهه ۱۹۸۰ و ظهور نرم‌افزارهای صفحه گسترده و واژه‌پرداز یکی از این لحظات بود. یا مثلاً اینترنت و شبکه جهانی وب هم یک تحول بزرگ دیگه بود، ولی هوش مصنوعی ممکنه از همه این‌ها بزرگ‌تر باشه.

استاد دانشگاه هاروارد، کریم لاهانی، میگه: «دوره اینترنت هزینه انتقال اطلاعات رو کاهش داد و مدیران فناوری اطلاعات تونستن تکنولوژی‌های دیجیتال رو به سازمان‌ها وارد کنن. ولی هوش مصنوعی یک نوع تکنولوژی کاملاً متفاوته. این تکنولوژی داره هزینه تخصص رو پایین میاره.»

تغییر سازمانی نیاز به حمایت مدیران دارد

مدیر عامل Box، آرون لوی، میگه که این اولین باره که یک کامپیوتر داره کارهایی رو انجام میده که قبلاً یک انسان انجام می‌داد، به جای اینکه فقط به انسان کمک کنه کارش رو بهتر انجام بده. به نظر لوی، این یه رابطه جدید با کامپیوترهاست، چون کامپیوترها دارن تصمیم‌گیری می‌کنن، اطلاعات رو ارزیابی می‌کنن و داده‌ها رو به شیوه‌ای که انسان‌ها انجام می‌دادن، بررسی می‌کنن. شرکت‌ها باید شروع کنن به فکر کردن درباره نقش جدید کامپیوترها در سازمان‌ها.

اون میگه: «یه سری چارچوب‌ها و پارادایم‌های جدید باید شکل بگیرن تا بتونیم از پس این تغییرات بر بیایم.» یعنی باید فکر کنیم که این تکنولوژی چطور کل سازمان رو تحت تأثیر قرار میده و مسائل دیگه‌ای مثل دقت پاسخ‌ها، نشت داده‌ها و اینکه چه داده‌هایی برای آموزش مدل‌ها استفاده میشه رو در نظر بگیریم.

البته لوی فکر می‌کنه پلتفرم شرکتش برای مواجهه با این مسائل طراحی شده و به مشتری‌ها کمک می‌کنه که با این چالش‌ها کنار بیان، ولی شرکت‌ها با فروشنده‌های مختلفی روبرو هستن که هر کدوم دارن داستان مشابهی رو تعریف می‌کنن و این موضوع می‌تونه پیدا کردن کسانی که واقعاً کمک‌کننده هستن رو سخت کنه.

آیا هوش مصنوعی واقعاً کار می‌کند؟

یکی از مشکلات بزرگ برای سازمان‌ها اینه که بفهمن آیا هوش مصنوعی مولد واقعاً به وعده افزایش بهره‌وری عمل می‌کنه یا نه. در حال حاضر، هیچ روش دقیقی برای ارتباط مستقیم بین قابلیت‌های هوش مصنوعی مولد و افزایش بهره‌وری وجود نداره. این موضوع کار رو برای متقاعد کردن کارکنانی که نسبت به آینده خودشون در مقابل هوش مصنوعی نگران هستن، سخت‌تر می‌کنه.

از طرف دیگه، کارمندانی هم وجود دارن که خواهان استفاده از این ابزارهای جدید هستن و این تضاد ممکنه باعث ایجاد استرس بیشتر در سازمان بشه. مدیران باید تلاش کنن تا هوش مصنوعی رو در سازمان پیاده‌سازی کنن، در حالی که با طیف وسیعی از نظرات درباره تأثیر این تکنولوژی بر کار روبرو هستن.

بعضی افراد مثل جِیمین بال، شریک در Altimeter Capital، میگن که این تکنولوژی اونقدر تحول‌آفرینه که شرکت‌ها باید وارد عمل بشن، حتی اگه فوراً مزایای اون رو نبینن. اون نوشته: «الان دنیا داره تغییر می‌کنه – هوش مصنوعی یک تحول پلتفرمی عظیمه. و اگه اون رو نادیده بگیری یا برایش هزینه نکنی، ممکنه سهم بازار رو از دست بدی و به مرور زمان بی‌اهمیت بشی.»

ریتا سلم، تحلیلگر گارتنر، میگه اگه به روزهای اول واژه‌پردازها برگردیم، ارزش واقعی اون‌ها هیچ‌وقت درباره صرفه‌جویی در هزینه‌ها از طریق حذف منشی‌ها نبود. این تکنولوژی یک روش کاری جدید ایجاد کرد – و هوش مصنوعی هم چنین ارزش مشابهی داره.

اون میگه: «حذف منشی‌ها احتمالاً هزینه‌ها رو توجیه نمی‌کرد. اما وقتی به این فکر کنی که با حذف محدودیت‌های فیزیکی برای ایده‌پردازی، نوشتن و تکرار ایده‌ها، و سپس دادن این امکان به همه افراد در سازمان، احتمالاً یک عصر جدید از نوآوری ایجاد شد و افراد توانستن افکار خودشون رو به شیوه‌ای کاملاً جدید سازماندهی کنن.» این نوع تغییرات ممکنه سخت اندازه‌گیری باشن، ولی با این حال، مزایای بزرگی دارن.

حمایت مدیران کلیدی است

همیشه حمایت مدیران در موفقیت تحولات دیجیتال نقش کلیدی داشته. مثل همون چیزی که در مورد کامپیوترهای شخصی و سپس فضای ابری دیدیم، هوش مصنوعی هم نیاز به چنین حمایتی داره.

لاهانی میگه هوش مصنوعی با فضای ابری فرق داره، چون مدیران ارشد می‌تونن خودشون از این تکنولوژی استفاده کنن و نیازی به توضیحات فنی پیچیده نیست تا قدرت اون رو ببینن. این می‌تونه به تسریع تغییرات درون سازمان‌ها کمک کنه. «احساس من اینه که چیزی که این هیجان رو بیشتر می‌کن

دیدگاهتان را بنویسید