فرقی نمی کند مبتدی باشید یا متخصص، این مهارت ها در طول حرفه شما مفید خواهند بود.

آیا تازه وارد کار شده اید یا سال ها تجربه در آن محیط کاری دارید. در هر صورت، مهارت های مشترکی وجود دارد که به کارتان می آید.

اگر می خواهید در سنین پایین در یک شغل متخصص شوید، باید برای چالش های پیش رو آماده باشید. برای این کار باید بتوانید بر توانایی های مختلف حل مسئله مسلط شوید. با این حال، در این فرآیند، برخی از مهارت های نرم وجود دارد که می تواند به شما کمک کند تقریباً در هر مرحله از تجارت خود موفق شوید.

از زمان شروع همه‌گیری، تمرکز فزاینده‌ای بر روی این مهارت‌های نرم، که شامل کنجکاوی و کار گروهی است، شده است. قابلیت هایی که لزوما نمی توان آنها را به عنوان یک شاخص کلیدی عملکرد (Kpi) تعریف کرد.

جولی لی، روانشناس بالینی و رئیس دانشگاه براون می گوید: این مهارت های بین فردی به طور فزاینده ای با تغییر محل کار مرتبط است. او می‌گوید برخی کارشناسان تصور می‌کردند که کرونا فرآیند خودکارسازی کار و فناوری آن را تسریع کرده است و شرکت‌ها را وادار کرد مهارت‌های مورد نیاز برای پذیرش کارمندان در مسیرهای شغلی آینده را دوباره ارزیابی کنند.

لی معتقد است که با گذشت زمان، “مهارت های بین فردی و روانی اجتماعی” اهمیت بیشتری پیدا می کند زیرا برای ایجاد یک کسب و کار از راه دور مورد نیاز است. تیم های رتبه بندی شده باید بتوانند به صورت دیجیتالی با یکدیگر همکاری کنند که این امر مهارت هایی مانند ارتباط و هوش هیجانی را مهم تر کرده است.

او می گوید: «شرکت ها ممکن است متوجه شده باشند که یادگیری آن مهارت های نرم که زمانی اختیاری در نظر گرفته می شد، اکنون با گسترش همه گیری و رشد کار از راه دور ضروری به نظر می رسد.

تحقیقات اخیر از موسسه غیرانتفاعی CFA، که در زمینه مربیگری برای صنعت سرمایه گذاری تخصص دارد، نشان می دهد که چگونه مهارت های فنی می تواند برای کارفرمایان در شروع هر شغل مفید باشد، اما برای پیشرفت و رشد فراتر از سطح معمول ضروری است. یادگیری مهارت های نرم مانند جایی که توانایی رهبری و ترکیبی از دانش عمیق و عمومی توسط کارکنان تقویت می شود.

مهارت های شغلی عملی

این چهار مهارت به شما در هر مرحله از کسب و کار کمک می کند:

1- اشتیاق به یادگیری

لی می گوید حفظ حس کنجکاوی جزء ضروری هر مسیر شغلی است. متخصصان جوانی که تمایل به یادگیری مهارت های جدید از خود نشان می دهند، می توانند ذهنیت خود را گسترش دهند، اشتیاق و خلاقیت خود را تقویت کنند. او معتقد است که: “هر فرصت شغلی را می توان بستری برای بینش و یادگیری دانست، حتی جستجوی شغلی که منجر به استخدام نمی شود، می تواند چالش های جدیدی را به عنوان فرصتی برای یادگیری در مورد شرکت و نقش ها، توانایی ها و علایق مختلف در اختیار شما قرار دهد. “

توماس چامورو و بکی فرانکیویچ از موزیک در مقاله ای تاکید می کنند که وقتی افراد با سطح هوش هیجانی بالا با دیدگاه های متفاوتی مواجه می شوند، به جای اینکه حالت تدافعی بگیرند، به دنبال فرصتی برای یادگیری هستند.

افرادی که کنجکاو هستند در مورد موضوعات و افراد جدید بیاموزند، مرتباً سعی می کنند گوش دهند و در تبادل نظر شرکت کنند. میل به شنیده شدن ارزشی است که همه ما آرزوی آن را داریم، اما این کار مستلزم کار بر روی رفتار متقابل گوش دادن و مراقبت با قلب و ذهن طرف مقابل است.

به دنبال فرصتی برای درک شخص دیگری (حتی اگر با دیدگاه های شما همسو نباشد) همیشه به خوبی ختم می شود. این رویکرد شبیه دعوت از دیگران برای همکاری و همراهی در محل کار است و به افراد کنجکاو با هوش هیجانی بالا اجازه می دهد بدون توجه به نقش خود فرصتی برای پیشرفت پیدا کنند.

2- توانایی استفاده از نفوذ ارتباطات

در محیط های کاری آینده، استفاده از اتصال در شبکه شما مهارت خاصی خواهد بود. افرادی که این توانایی را دارند می توانند نقاط قوت دیگران را ببینند. در این زمینه، آنها ممکن است توانایی یک فرد خاص برای تشکیل یک تیم عالی را تشخیص دهند.

افرادی که در استفاده از ارتباطات مهارت دارند، می توانند تأثیر قابل توجهی بر رشد انگیزه و توانایی های دیگران بگذارند. برای کارکنانی که مشتاق به عهده گرفتن نقش رهبری در سازمان هستند، توانایی تشخیص این نقاط قوت در دیگران، یافتن نقش خود در تیم خود و سپس ایجاد یک واحد پویا و تعاملی یک نقطه قوت مهم است. با توجه به اینکه موضوع راضی نگه داشتن کارکنان اخیراً به موضوعی مهم برای بسیاری از مدیران تبدیل شده است، این مهارت به عنوان یکی از اجزای مهم اقتصاد امروز مطرح شده است.

3- مهارت های ارتباطی قوی

صرف نظر از تحولات محیط کار، توانایی برقراری ارتباط موثر همیشه یک موضوع مهم در عملکرد سازمان است. این مهارت‌های ارتباطی قوی در موقعیت‌های کاری از راه دور و نیاز به ارتباطات نوشتاری بیشتر اهمیت بیشتری پیدا می‌کنند.

به عنوان یک تازه وارد در محل کار، ارتباط موثر در اشکال مختلف یک مزیت کلیدی است. به عنوان مثال، ارتباط خوب بخش مهمی از موفقیت در یک مصاحبه شغلی است. به عنوان مثال، پس از جلسه مصاحبه با ارسال یک یادداشت تشکر از مصاحبه کننده تشکر کنید. سپس، هنگامی که شغل مورد نظر خود را انتخاب کردید، سعی کنید به طور موثر با رئیس و همکاران جدید خود ارتباط برقرار کنید.

4- خودآگاهی

خودآگاهی یا توانایی تشخیص افکار، احساسات و اعمال خود مهارت بسیار مهمی از مراحل اولیه حرفه شماست. خودآگاهی را می توان نوعی هوش هیجانی دانست.

هوش هیجانی مرزهای خودآگاهی و پذیرش دیدگاه های جدید را گسترش می دهد. همچنین می توان آن را به عنوان یک مهارت در نظر گرفت که با اهمیت دادن به روش های جدید تفکر می توان آن را توسعه داد.

خودآگاهی به عنوان یک رهبر به طور مستقیم با نحوه تعامل شما با همکاران و داده های مستقیمی که از محل کار دریافت می کنید، مرتبط است. این بدان معنی است که شما از نشانه های عاطفی دیگران استفاده می کنید و همدلی را تمرین می کنید.

در ابتدای کار، خودآگاهی ممکن است در مواردی مانند پاسخ دادن به سوالات در مصاحبه شغلی، دست برتر را به شما بدهد. به عنوان مثال، اگر می‌دانید که تجربه زیادی در این زمینه ندارید، می‌توانید با پرسیدن یک دوره کارآموزی مربوطه به سؤالی در مورد نازک بودن این شغل جدید پاسخ دهید.

در ادامه مسیر شغلی، خودآگاهی به شما کمک می کند تا در مورد نحوه ارائه اطلاعات به تیم خود هوشمندتر باشید. علاوه بر این، رهبران خودآگاه اغلب از سطح خطر مرتبط با انتخاب های خاص آگاه تر هستند. رهبران خوب اغلب افراد باهوشی هستند! آنها اجازه نمی دهند عزت نفس شخصی آنها قضاوت آنها را مخدوش کند.

یکی دیگر از اصول خودآگاهی داشتن توانایی خودتنظیمی است. این ویژگی رفتاری زمانی اهمیت بیشتری پیدا می کند که شما یک رهبر هستید یا می خواهید در آن مسیر حرکت کنید. لی خودتنظیمی را فرآیند «خودرانی» یا شناخت انگیزه‌ها، نقاط قوت و ضعف خود توصیف می‌کند.

لی می‌گوید: «مهارت‌های خودتنظیمی به مجموعه‌ای از مهارت‌های خود مدیریتی اشاره دارد که به ما کمک می‌کند فرآیندهای درونی و احساسات خود را مدیریت کنیم تا پویا، در انجام وظیفه و خودکفایی باقی بمانیم.»

دیدگاهتان را بنویسید